Thursday, July 22, 2010

به یاد غروب بامداد


بی شک شاملو برجسته ترین شاعریست که سیاسی سرود و در همه عمرش به دنبال آزادی بود.چه در زندان های شوروی و ساواک و بعد از سانسور کتاب کوچه و باقی سانسورهای قبل و بعد از انقلاب....
به نظرم شاملو شاعری بود که به دنبال جذب مخاطب نبود.حرفی نمی زد که همه خوششان بیاید.حرفهایش تلخ بود و با عینک واقع بینی.
شاملو سه بار ازدواج کرد.از ازدواج اولش 4 بچه دارد و دیگر هیچ.به گفته ی خودش تمام زندگیش آیدا ، همسر سومش بود.

شاملو تفسیر جدیدی از حافظ را بیان کرد.او اعتقاد داشت که شاید حافظ نه یک عارف مسلک بلکه یک رند ملحد بوده است.خرمشاهی نقد مفصلی در جواب این ادعا دارد که کاملا به جاست.ولی به نظرم بهتر است در این موارد دو ادیب مخاطب هم قرار بگیرند و اقای مطهری به خود اجازه ندهند که شاملو را نامحرم بخوانند.
شاملو اولین شاعری بود که حرف از عشق انسانی زد.البته با تاثیر پذیری از آیدا بعنوان معشوقه شاعر که البته این هم جز چیزهاییست که کمتر شاعری جرات میکند درباره اش بنویسد اما انگار شاملو در بند این مرزها نیست
دست بردار ، ز تو در عجب ام



به در بسته چه می کوبی سر



نیست ، می دانی ، در خانه کسی



سر فرو می کوبی باز به در
 
در این باره:چند ماه پیش دانشگاه پزشکی مشهد یک جلسه پرسش و پاسخ با هوشنگ مرادی کرمانی ترتیب داده بود.اقای کرمانی صحبتش رو با این خاطره شروع کرد:
نقاشی نزد پادشاه کار میکرد و همیشه مناظر قشنگ و کودکانی چاق و خوشحال.مردانی فربه وزنانی غرق در زیبایی وآراسته به جواهرات می کشید و پادشاه از اینکه همچین مملکت گل و بلبلی داشت ذوق میکرد.یک روز نقاش یک نقاشی عجیب کشید.توی اون نقاشی بچه ها پابرهنه و خاکی بودند و وضع مردان و زنان هم تعریفی نداشت.خبری هم از سرسبزی و آبادانی نبود.وقتی این نقاشی را به پادشاه نشون داد پادشاه ازش پرسید که اینجا دیگه کجاست؟نقاش گفت که اینجا جایی است که من به دنیا آمدم و خانواده ام زندگی میکنند.پادشاه ناراحت شد و گفت:این مزخرفات چیه که میگی؟در مملکت من همچین جایی وجود ندارد.خلاصه قرار شد که یک روز پادشاه به آنجا برود و اگر حرف نقاش غلط بود سرش را ببرند.روز موعود فرارسید و پادشاه راهی شد.وقتی به اونجا رسید.زنان درلباسهایی ابریشمین و رنگایی شاد در مقابلش به رقص و شادی پرداختند.کودکان خوشحال بالا و پایین میپریدند و مردان شیپور میزدند ونهر آب از کوچه ها رد می شد.پادشاه خوشحال شد و قرار شد که سر نقاش را ببرند.نقاش رو برای اجرای حکم بردند.نقاش در آخرین لحظه از مادرش پرسید که از مردم آبادی چه خبر؟مادرش گفت:پسرم همه جا حرف توست.همه تو را دعا می کنند که باعث شدی بخاطر پادشاه آبادیمان را آباد کنند.
بعد از نقل این خاطره فضای مجلس مقداری سیاسی شدهمه میپرسیدند که شما نمیخواهید نقاش آرزوهایتان باشید.البته که اقای کرمانی هم طفره میرفتند و عقیده داشتند از پس ایشان برنمیاد.
در این موقع یکی از برادران ظاهرا بسیجی بلند شد و گفت شاعر نباید خودش رو درگیر مسائل سیاسی کند.این راز ماندگاری سهراب سپهری و فراموشی شاملوست.
ولی من فکر میکنم امثال شاملویند که میمانند.هیشه فکرهای متفاوت برجسته میشوند.پشت این قبیل عقاید جرات و جسارت بزرگیست که این افراد را متمایز میکند.
 
 

15 comments:

م.ایلنان said...

شاملو فوق‌العاده است. با شاملو می‌تونیم سرمون رو بالا بگیریم که ما هم شاعری جهانی داریم و اگه دنیا هنوز هم شاملوی ما رو نشناخته چه باک؟

م.ایلنان said...

آقا شرمنده، می‌خواستم بگم شاملو خیلی باحاله که یادم رفت و حالا اومدم همینو بگم: شاملو خیلی باحاله. یادش به خیر، تابستون سال پنجاه و هشت، قبل از این که اتفاق‌های قانون اساسی بیفته، شاملو تو سرمقاله‌ی اولین شماره‌ی کتاب جمعه نوشت: سال‌های سیاهی پیش رو داریم، سال‌هایی پر از رنج و پر ادبار. یه کاریکاتور هولناک هم چفت ِ همین مقاله بود که یه بابایی یه جورایی خودش داشت خودشو از بین می‌برد...شاملو معرکه بود

هیوا said...

بی شک شاملو شاعر بزرگیه که حافظه هیچ ایرانی اگه بخواد منصف باشه اونو از یاد نمی بره...اما در مورد حافظ و نظرات و بحث هایی که شده با نظرت در مورد مطهری موافق نیستم...هر چند با خیلی از کارها و نظرات مطهری از اساس مخالفم اما در این مورد مطهری به نظر من درست گفته و متاسفانه من این اظهار نظر شاملو د رمورد حافظ رو بزرگترین اشتباه زندگی شاملو میدونم و اونو به حساب اخلاق به نسبت خاص اون و نظرات تندش میگذارم.

ميله بدون پرچم said...

سلام
درسته كه حافظه تاريخي اجتماعي سياسي مردم ايران در حد جلبكه ولي به حرف اون بنده خدا خيلي خنديدم
كاشكي ازش مي خواستيد يك شعر از سهراب بخونه حاضرم اين ساعتمو! بدم اگه تونست دو بيت بخونه و ...اما
واقعاٌ بزرگ مردا كه او بود

امید said...

امید

حافظ ممکن است خدا را قبول داشته باشد اما خدای خودش را نه خدای تحمیلی را ... خدای مدعی را !

مطهری آخر کیست ؟ دریچه ی تنگ ایدئولوژی همه را به اندازه گستره دیدش کوچک می کند ...

شاعران سیاسی به طور عموم زود فراموش می شوند اما شاملو فراتر از یک شاعر صرفا سیاسیت ... نبوغ او در واژه گزینیش و تعابیر بکرش , آینده او را تضمین می کند

هرچند با حمله نامنصفانه اش به فردوسی دل ما را چرکین کرد اما هرگاه بن بست را می خوانم یا آشتی را یا قصیده ای برای انسان ماه بهمن را , نمی توانم تحسینش نکنم ... مخصوصا آن جمله ی نابش به آشنای مشترک همه ما که :

ابلها ! مردا ! عدوی تو نیستم من .... انکار توام !

ققنوس خيس said...

سلام
شاملو از معدود شعراي ما بود كه صداي خوبي نيز براي دكلمه شعرهايش داشت
به واقع شنيدن اشعارش با صداي خودش لطف ديگري دارد
...
درباره ي حافظ :
من اين حروف نوشتم چنان كه غير ندانست
تو هم ز روي كرامت چنان بخوان كه تو داني
...............
و اينكه
خلوت دل نيست جاي صحبت اغيار
و
گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش
و
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نيست
در حق ما هر گويد جاي هيچ اكراه نيست

نوایش said...

کلاغی زار می گریست
دل نگران لباس پاره های مترسک بود

ATBS said...

چقد جمله ي اخرتو شنيدم
راحته كبك شيو سرتو تا گردن بكني تو برف
واقعا راحته

فرزانه said...

سلام
جاودانگی شاملو به نامیرایی عشق اوست عشقی که با شاید با آیدا شروع شده اما هرگز در آیدا نمانده است
کلام شاملو را بسیار دوست دارم
یادش گرامی

امیرحسین... said...

اسم شاملو که میاد یاد دکلمه شعرهایش می افتم. یادش گرامی

درخت ابدی said...

شاملو شاعر بزرگیه، اما به نظرم یه مقدار اغراق کردی در موردش. یکی از بهترین نقدها رو در موردش قائد نوشته

ناميرا said...

سهراب و شاملو هركدوم در عرصه ي خاصي بزرگ بودند.واين نمي تونه دليل بر برتري يكي بر ديگري باشه.اون برادر به جز نوشته هاي ايدئولوژي زده ي رهبرانش چي رو مي تونه بخونه كه در مورد شعرا
حرف زده؟جماعت عجيبي هستن...

دانشجو said...

با سلام
اینجانب دانشجوی دوره کارشناسی رشته روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبایی هستم و برای تکمیل پایان نامه ام نیازمند تکمیل پرسشنامه هایم توسط دانشجویان دانشگاه های شهر تهران هستم. موضوع پژوهش من بررسی رابطه بین ابعاد عشق و تعدادی از ویژگی های فردی می باشد و برای پرکردن پرسشنامه ها حداقل شرط لازم این است که آزمودنی هم اکنون داری رابطه عاشقانه با شخصی دیگر و یا افکار عاشقانه درباره شخصی دیگر باشد. لازم به توجه است که نمونه من بایستی از دانشجویان دانشگاه های تهران باشد ولی شرکت تمامی دانشجویان کشور در این پژوهش مجاز است وجواب آزمون به آنها داده خواهد شد. در پایان خواهشمند است فیلد مربوط به دانشگاه را بدرستی پر کنید تا در انتخاب اعضای نمونه پژوهش دچار اشتباه نشویم.
برای شرکت در آزمون آدرس زیر را در مرورگر خود کپی کنید و کلید اینتر را فشار دهید.
Azmoon.freei.me
از مسئول وبلاگ خواهشمندم برای اعتلا و پیشرفت سطح علمی جامعه این آگهی را حذف نکند تا سایر بازدیدکنندگان هم در صورت تمایل بتوانند شرکت کنند.
با سپاس

اشكان said...

البته منم به عنوان يه فعال سياسي اصرار ندارم كه شاعر سياسي باشه

دمادم said...

شاملو گذشت از شعرهایش و فعالیت‌های مطبوعاتی و ترجمه هاش و تمام کارهایی که برای فرهنگ این مملکت انجام داد ویژگی دیگری دارد که آن را منحصر به فرد می کند؛جسارت و تیزهوشی او در بیان عقاید و شکستن تابوها. غرب چندین ساله که داره تاریخ یونان رو نقد می کنه. چند نمایشنامه و فیلم نامه ی از روی آثار کهن اقتباس کردن با برداشت هایی به شدت جدید و گاه متفاوت با متن اصلی. حالا اینجا یک نفر پیدا شده که نظر خودشو درباره‌ی حافظ گفته هر کسی که سواد دبیرستانی هم داره میشه متولی حافظ یا فردوسی. همه فراموش کرده‌ایم حقیقت دریچه اش به سمت آزادی‌است.