Saturday, August 14, 2010

معنویت دینی


این چند وقت اصلا متاسفانه برای خودم وقتی نداشتم.انقدر سرم از لحاظ درسی و خانوادگی شلوغ بود که فقط یه سری وقت کم و بی کیفیت داشتم برای فیس بوک و دیگر هیچ...الان هم به میمنت اینکه شلوغی های خانوادگی تموم شد دوباره سری به اینجا زدم.
میخواستم درمورد چیزی که به تازگی کمیاب و زیاد!شده حرف بزنم=>معنویت.عنوان یه پسوند دینی هم داره.چون با معنویت کنار اومدم اما معنویت دینی نه.اما این قضیه معمولا در حالت عکس صدق میکنه.یعنی در فکر بیشتر مردم معنویت با تدین همراه میشه  و شرط لازم برای معنوی بودن متدین بودنه.ولی مشکل من اینجاست که دین چارچوب هایی برای زندگی قرار میده که اگر کسی بخواد معنویت رو همراه با تدین داشته باشه باید حواسش به مرزها هم باشد.اما معنویت مرز ندارد.شمس هنگام سماع زمین و زمان نمیشناخت.خیلی ها معتقدند که مولوی اوایلی که با شمس اشنا شد و از خانواده فاصله گرفت گاهی حتی نماز نمیخواند.معنویت رو شما گاهی در اکس پرتی های شبانه باید جستجو کنید.
البته گاهی هم اوج معنویت در نماز یک عابد باتقوا میشه دید.اما اون عابد شاید راه دیگری رو برای عروج مجاز نمیدونه که با نماز به عرش میره و منظور من از مرز اینهاست.
کسی که روحش رو در راستای دین ارتقا میده قابل ارزشه اما به نظرم کسی که برای اینکار در انجام هیچکاری کوتاهی نمیکنه راسخ تر است.


21 comments:

نفیسه said...

همه چیز در این جا ابزاری برای رشد و تکامل انسانها حتی دین هم با این دید می تواند سازنده باشد .البته به شرطها و شروطها

دوما said...

این روزها معنویت هم مانند بسیاری از مسائل کاملا در حاشیه قرار دارد.
کمتر کسی را سراغ دارم که به این موضوع اهمیت دهد که خود نشان از مشغله بیش از حد مردم دارد.

امیرحسین... said...

این بستگی به تعریفت از دین داره و اینکه مسلما معنویت یک عابد با یک نفر در اکس پارتی متفاوت واز یک جنس نیست

ققنوس خيس said...

اگه بخوام حرف بزنم زياد مي شه
انسان بدون معنويت از انسان بودن دور است شايد

ميله بدون پرچم said...

سلام
فكر كنم بايد وقتي پسرام به سن اكس پارتي رسيدن يه سر باهاشون برم ببينم اين معنويت چيه؟

atekeh said...

چرا دختراتون نه؟؟:D

فرزانه said...

با کامنت میله بدون پرچم موافقم بشدت
لایک !!!

امید said...

ما که اکس پارتی نرفتیم اما تو اون پارتی های معمولی که می رفتیم خیلی خوش میگذشت ! ... حالا نمی دونم اسمش معنویت بود , ابسلوت بود , چی بود ؟ درست یادم نیست ...

از شوخی گذشته , چیزی از معنویت نمی فهمم جز اخلاقیات و چیزی از اخلاقیات نمی فهمم جز رعایت حقوق بشر و عدم آزار بی جهت و سادیستی حیوانات

وجد و سماع و اعتکاف و تی ام و نیایش و ... اگر به این آرمان ها کمک کند که مخلصشان هستیم اما اگر فقط صرف اعتقاد به متافیزیک باشد . می شود چیزی در این مایه ها :

http://www.andishe-pooya.blogfa.com/post-70.aspx

آی سودا said...

آیا منظورت ارتباط معنوی با خداست یا درون خود؟ ایکس پارتی کجاش معنویه؟ شاید منظورت از خود بیخود شدن باشه. یا حالت خلصه و از خود بی خبری. مثل یک معتاد که وقتی موادش را مصرف کرد نعشه بشه.
اما نمی تونی به اینها بگی معنویت. چون خود لغت معنوی کلمه مقدسیه.
به نظر من ارتباط انسان با درون خودش یا با روح کس دیگری می تونه معنوی باشه. بعدش تو نوشتی که به نظرت معنویات کم شده. اگر کم شده پارتی ها که کم نشدن.

م.ایلنان said...

مردی دیدم نشسته بر خنگ ِ زمین
او را نه طریقت، نه شریعت، نه یقین
نه کفر، نه اسلام و نه دنیا و نه دین
اندر دو جهان که را بود زهره‌ی این
از همان روزی که خیام بزرگ این رباعی را گفت و چه بسا بسیار بسیار قبل از آن، از رنگارنگی درک و پسند انسانی می شد فهمید که بنای زیست بشر بر این کره‌ی کوچک و هنوز زیبا، رنگارنگی اعتقاد و معنویت است. این‌که کسانی معتقد باشند که تنها و تنها "ما" درست می‌گوییم، در نگاه من، هرچه که بگویند، پهلویی به نادانی و ندیدن جنبه‌های رنگارنگ انسان می زند و چه دردناک که بمب‌های مهیبی با اسم رمز بهشت منفجر شد و انسان را به مرگ کشاند تا انسان را به بهشت برساند و چه غم‌انگیز که کسی ندانست انسان وجودی یک‌پارچه است

دمادم said...

ماده و معنا دو روی یک سکه‌ی وجود آدمی‌ان. انسان هیچگاه تهی از معنویت نبوده همان طور که هیچگاه نیازهای مادی اش را فراموش نکرده. اما تعریف ها گاه به شدت دست پاگیر می شود، گاه به شدت به دگمی پهلو می زند و گاهی هم سر از خرافات در می آورد.

برزین said...

سلام
من با نظر دمادم بیشتر موافقم
معنویت برای هر کس می تواند چهره متفاوتی داشته باشد برای عده ای نماز شب خواندن و برای گروهی رفتن به ایکس پارتی

برزین said...

سلام
من با نظر دمادم بیشتر موافقم
معنویت برای هر کس می تواند چهره متفاوتی داشته باشد برای عده ای نماز شب خواندن و برای گروهی رفتن به ایکس پارتی

درخت ابدی said...

انقدر بعضی کلمات لوث شدن که نمی دونم چه معنایی ممکنه داشته باشن. با نظر امید کاملا موافقم

مجتبی said...

:)
نوشته جالبی بود
فکر میکنم اینروزها همه در شگرف هستیم که عجب اتفاق جالبی در حال رخ دادن است و آن اینکه مردم از مذهب و خدا بریده اند اما تاریخ می گوید ملت ها دائم در دور باطل مذهبی وبدن و بی مذهب بودن در چرخشند و تا بوده همین روند بوده
فکر می کنم در زندگی داشتن چارچوب خوب باشه همیشه دنیای بی مرز زیبا نیست بالاخره یک روزی از یان بی مرزی از این بی حدی از این آزادی آدم دلش می یگرد گاهی حدود و بودن در آن لذت بخش است گاهی بودن وزندگی کردن در حدود هنر است .
در رابطه با اینکه دین حد و مرز می آورد به نظرم باید به نوع خوانش و قرائت ها از دین نگاه کرد
عموما فکر می کنم مردم آنچه را که دوست دارند و مایل اند عقیده خود می کنند آنچه را که دوست دارند طرفدار آن می شوند نه آنچه را که عقل و منطق می گوید
در مورد اکس پارتی می شود اینطور اطلاق کرد که اعتیاد به مواد مخدر نئشگی مصرف بالای الکل و اقسام این کارها و خوردن و تزریق کردن اینها هم می شود آدم را به عالم خلسه فرو برد اما کدام خلسه؟

ميله said...

سلام

ناميرا said...

اين هم از آن مقصد هاست كه مي تونه هزار راه براي رسيدن داشته باشه

محسن پارسا said...

سلام
ما که از این اکس پارتی و معنویتی که گفتید چیزی سر در نیاوردیم ولی خب شاید غرق شدن انسان در خودش و بتوان اسمش را معنویت گذاشت

امید said...

شما رشتتون در ارتباط با زیسته؟

اونوقت دعوای دو تا آدم فنی خونده رو نگاه می کنین , هیچی نمی گین ؟

لابد تو این مدت کلی هم به اطلاعات ناقص ما خندیدید

عاتکه جان , زکات العلم نشره .

خوشحال میشم اگه درباره اون موجوداتی که حتی به درد خودشون نمی خورن برامون بگی...

ممنون از سر زدنت

Anonymous said...

سلام
دقیقا مفهوم نوشتتون منو به یاد آیه قرآن انداخت که میگفت به اندازه هر فردی راه برای خداجویی هست.....من نمیدونم شما معنویت رو همراه با خدا میدونید یا نه؟؟

Anonymous said...

koorosh-m.blogfa.com
hamoon balaii hastam