Friday, August 27, 2010

پیچیدگی

همه ی ما از اولین سالهایی که تحصیل رو شروع کردیم بارها این عبارت را به ما فهمانده اند که: به پیرامون خود دقت کنید.آیا     متوجه این همه پیچیدگی در جهان آفرینش شده اید؟چه کسی جز خالق دانا و توانا میتواند آفریننده این همه نظم در جهان هستی باشد؟
و این قضیه رو از کودکی القا میکنند که هر چیز پیچیده خودبه خود بوجود نیامده.
در حقیقت میخواستم این را بگویم که خود پیچیدگی دلیلی است برای توجیه تکامل....کلا در طبیعت چیزهای پیچیده از بسط چیزهای ساده بوجود آمده اند.مثلا شما سیر رشدکامپیوترها رو به عنوان یکی از پیچیده ترین چیزهای موجود در نظر بگیرید.
این دقیقا همون چیزیست که درمورد موجودات اتفاق افتاده.اگر هر فرد رو از لحاظ ژنوتیپی فرمول گذاری کنیم فرمول پیچیده ای  مثلا 8764376761776487164764766746871624 این شکلی ازکار درمیاد.این تصور که یه خالقی نشسته این فرمول رو   کنار هم گذاشته  و به ادم از توش دراورده خیلی ماوراییه.واقعیت اینه که این فرمول در حقیقت مثلا از یه نقطه شروع شده.که حالا این نقطه رشد و تکثیری داشته و اثری بر روی موجود و چیزی هم که درحقیقت باعث بقاش شده همون اثر بوده.منظورم معیار انتخاب طبیعیه.انتخاب طبیعی در حقیقت کاری به ژنوتیپ نداره.اون چیزی که مهمه فنوتیپه.البته برخی با تعبیر خودخواهانه ای میگن که این انتخابها با هدف رسیدن به موجود والایی به نام انسان بوده.درحقیقت انتخاب طبیعی هیچ هدفی رو دنبال میکنه.
یه تعبیر غلط دیگر هم کاملا تصادفی بودن انتخابه.در حقیقت در هر مرحله باید پیشرفتی نسبت به مرحله قبل داشته باشیم(البته در این مورد استثنائاتی هم داریم).این انتخاب انباشتیست و نه تک مرحله ای.
یکی دیگر از شواهد تکامل زوائد بی مصرف در بدن انسان است.مثلا یکی از این زوائد استخوان دنبالچه است.این استخوان چیزیست که ما به جای دم! داریم که میتواند در گذر زمان از بین برود
پی.نوشت:استاد وهاب زاده میگتند که روستایی در اصفهان وجود دارد که مردمانش هنوز دم دارند.یک دم کوچیک پشمالو

22 comments:

ميله بدون پرچم said...

سلام
صحبت از پيچيدگي شد ياد اين قسمت از كتاب ماجراي عجيب شگي در شب افتادم كه در موردش مطلب نوشتم:
"مردم به این دلیل به خدا اعتقاد دارند که دنیا خیلی پیچیده است و به نظر آنها بعید است که چیزهایی به پیچیدگی سنجاب بالدار یا چشم آدمی یا مغز به طور اتفاقی به وجود آمده باشد. اما باید منطقی بود و اگر مردم منطقی فکر کنند متوجه می شوند که فقط به این دلیل می توانند بگویند خدا هست که این چیزها در جهان اتفاق افتاده است و وجود دارد. در حالی که میلیاردها سیاره وجود دارند که در آنها حیات جریان ندارد اما کسی در آن سیاره ها زندگی نمی کند که مغز داشته باشد و به این موضوع توجه کند. و این درست مثل این است که همه آدمهای دنیا با سکه شیر یا خط بیاندازند و ممکن است کسی پیدا شود که 5698 بار پشت سر هم شیر بیاورد و با خودش فکر کند که آدمی استثنایی است در صورتی که واقعاٌ این طور نیست چون از طرف دیگر میلیون ها آدم دیگر هستند که 5698 بار شیر نیاورده اند."

richi said...

حرفت چیزه جدیدی دست آدم نمیده . داروین نزدیک 200 سال پیش اینا رو گفته . نمی دونم چی شده که دوباره داری تکرارشون میکنی. اونم نه به نقل از داروین. بلکه از زبون خودت.
مگه کسی چیزی گفته؟

م.ایلنان said...

بسیار بسیار ممنون. نکته ی خیلی مهمی را مطرح کرده ای. یادم هست یکی از دوستانی که خیلی اهل خدا و پیغمبر بود، در پاسخ این سوال که لطفا به من بگو که از میان صدوبیست و چهار هزار پیغمبر، صدو یازده هزارمین پیغمبر چی کار می کرده، حالا البته کاری به این نداریم که کجا بوده؟ اون بنده ی خدا می گفت: پیغمبرها اومدن تا مرحله به مرحله بر دانش بشر اضافه کنن. پیغمبرهای اولیه برای افزایش درک انسان از طبیعت و برای بهبود زندگی اومدن و پیغمبرهای آخری برای بهبود وضع معرفتی. بعد من می گفتم: بسمه تعالی، لطفا حالا که داری به هزار زبان موضوعی به نام تکامل رو مطرح می کنی، چرا من نباید این تکامل رو درباب وجود انسان بپذیرم؟ نگاهی به من کرد و گفت: بدبخت، همه ی کسانی که به تکامل اعتقاد دارن می رن به جهنم. خیلی جدی می گفت و اصلا شوخی نداشت.
آه ای پرتقال فروش های سرزمین من، کجایید؟

م.ایلنان said...

و اما یک نکته: از این که می بینم از داستان هایم خوشتان می آید بسیار بسیار خوشحالم اما کمال بی انصافی است اگر نظرتان را نفرمایید
با احترام

محمدرضا said...

سلام
نمی دونم چرا ریدر وبلاگ من به روز شدن وبلاگ شما رو به من نشنون نمی ده.
این باعث شده چند پست از وبلاگ شما رو از دست بدم.
اما خب این پست از موضوعات مورد علاقه ی منه.
منتقدان! تئوری تکامل ایده ی پیچیدگی فروکاهش ناپذیر رو مطرح می کنند. یعنی می گویند که یک عضو پیچیده مثل چشم نمی تواند خود به خود بوجود بیاید
اما تکامل اصلا چنین چیزی را مطرح نمی کند. تکامل یک شیب ملایم و مرحله ای ست که از یک سلول ساده ی حساس به نور آغاز شده و پس از طی مراحل چندی به وسیله ی انتخاب طبیعی جهش و انتقال ژن به مرحله ای می رسد که چشمی مانند چشم عقاب! بوجود می آید.
به جز دم ما حدود بیست عضو اضافی دیگر هم در بدن داریم که بقایای دوران قدیمه.

محمد حسين said...

باحال نوشتي
اين اصفهاني ها خيلي چيزا جز دم دارن :D
مرسي اومدي :*

آی سودا said...

نسل جدیدی از دم داران؟

فرزانه said...

سلام
پاك كردن اين چيزهايي كه در بچگي در مغز آدم فرو مي كنند هم كار آساني نيست ... بزرگي مي گفت اگر مي خواهي بچه خوب بفهمد هيچي يادش نده

دوما said...

و اگر چیزی درست تکامل پیدا نکنه چی؟
آیا اصلا چنین چیزی وجود داره؟
مسلما وقتی ما پیچیدگی های محیط اطرف رو میبینیم واقعا نمی تونیم منکر خدا شیم اما با این حال پرداختن به وجود خدا واقعا کار دشواریه...

محمدرضا said...

به دوما:
اگر چیزی به قول شما درست تکامل پیدا نکند در چرخه ی انتخاب طبیعی حذف خواهد شد.
چطور شما هم نمی توانید منکر خدا شوید و هم به راحتی خدا را اثبات کنید؟ تکامل نمی گوید خدایی نیست اما تقریبا داستانها و افسانه های برخی خدایانی را که حرف می زنند و از خود تعریف می کنند و دیگران را تهدید می کنند را باطل می کند. شاید این برای برخی وحشتناک باشد!ا

atekeh said...

دوما:اگر چیزی درست تکامل پیدا نکنه بهش نمیگن تکامل.محمدرضا درست میگه.
البته بماند که اصولا تئوری داروین کلا جامع نیست و ایراداتی داره ولی منکر انتخاب طبیعی نمیشه بود
اصلا دلیل گذاشتن این پست من هم بیشتر این بود که بعضیا کلا منکر انتخاب طبیعی میشن.خیلی باحالن.معمولا هم اینجور افراد تنها چیزی که از داروین میدونن میمونه.اسم داروین که هیچی اسم انتخاب که میاد بادی به غبغب میندازن و میکن شاید شماها از نسل میمون باشین ولی ما که نیستیم...هه هه هه
من خودم به شخصه اگر بهم ثابت بشه که کلا کار خدا آفرینندگی نیست خیلی بیشتر مخلصش میشم.
درضمن یه عده ای هم هستن که میگن داروین تا آخر عمرش مسیحی باقیمونده و کلیسا میرفته.مطمئن نیستم ولی اگه درست باشه جالبه

ارغوان said...

کاملا باهات موافقم

مجتبی said...

این بحث تکامل گرایان و دینداران هم جدیدا مد شده است فارغ از اینکه بخواهم نظری بدهم باید بگویم این بحث ها نه دینداران را مجاب می کند و نه تکامل گرایان را دیندار
؟؟!!!
اما حکایت همچنان باقی است
کاش با این بحث ها بشود به جایی رسید؟
نمیدانم

امیرحسین... said...

آدرس روستا را از استادت بگیر تا برم یه سری بزنم ببینم درسته یا نه؟!

دوما said...

ممنون از عاتکه و محمدرضا برای پاسخ خوبتان.

کاغذ کاهی said...

دم؟؟ واقعن ؟؟ میدونی این تفکر با ماهیت خلقت و اون وجودی که خدا آفریده جور در نمیاد کللن .

دمادم said...

تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم
راستش نمی توانم موضوع تکامل طبیعی را به این سادگی با کامپیوترها مقایسه کنم (هر چند این مقایسه هم باز ذهن را به سوی خالقی متوجه می کند) از طرفی نمی توانم ساده انگاری مذهبیون را در انکار تکامل قبول کنم و به قول شما ذهنیت قالب بندی شده در فکرم را دور می ریزم اما چیز چندانی هم نمی توانم جای آن بگذارم جز یک خالی بزرگ. خلایی پرنشدنی از هیچ.

Anonymous said...

راستش از اين بحثهاي تكراري پيرامون تكامل و رد و تاييدش خسته ام ... چندان جذاب نيست واسه م
يه جورايي انگار مد شده اين بحثا
به هر حال من يك لايك به پست شما ميزنم

Anonymous said...

راستش از اين بحثهاي تكراري پيرامون تكامل و رد و تاييدش خسته ام ... چندان جذاب نيست واسه م
يه جورايي انگار مد شده اين بحثا
به هر حال من يك لايك به پست شما ميزنم

درخت ابدی said...

دنبال علت العلل گشتن واسه دنیا یکی از ابتدایی ترین روش های درک پیچیدگیه

ATBS said...

يه تفاوتي بين خالق كامپيوتراي امروزيو موجودات اين دنيايي
علم كامپيوتر اين جوريه كه امروز به يه چيزي مي رسي كه باعث ميشه كامپيوتري كه ميسازي پيچيده تر از كامپيوتر ديروزيت شه
اين يعني تو داري عالم تر ميشي .
ولي به نظرم ، خالق انسانها رو ميگن عالم مطلق.پس شايد اونم از اين علم مطلقش بدونه كه اگه خونه اول دومينو رو يه هل كوچيك بده ، بقيه دومينو ها هم ميريزن و ميدونه چه جوري ميريزن
اين يه فرق اساسيه ...
نميدونم چرا داروينو اين قد قبول دارم كه اين حرفا برام و اين نظر يه كم برام تكراريه ...

اشکان said...

اصولا جهان هستی میل به پیچیدگی داره
وکاملا درست اشاره کردی که انتخاب طبیعی هدفش درست کرد ن کاملاترین موجود نبوده .ودر واقع انسان هم کاملترین موجود نیست